سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کورش کبیر

سُخن میگویند که دربرگیرند

70 وام « فارسی » امروز مردم ایران به زب انواژگان عربی و بیگانه است؛ و این درهالی است که در واژهنامه هایِ گوناگونِ پارسی برای هر وام واژ?ِ عربی و بیگانه چند واژ?ِ پارسی سره و پالوده در دسترس هست که ریش?ِ آنها را میشناسیم و دیگر اینکه زبان پارسی از توانمندی های بیکران برای واژه سازی برخوردار است که ما را از بکاربُردن واژگانِ بیگانه بی نیاز میسازد که نه ریشه هایِ آنها را میشناسیم و نه آنها را در زبان پارسی دُرُست بکارمیبریمزبانِ هر کشوری پیوندِ تنگاتنگی با کیستی  (هویت) ، شناسه و گُذشتهنگاری مردم آن کشور دارد؛ اگر مردم کشوری زبان نیاکانشان را از دست بدهند، پیوند آنها با گُذشته شان بُریده خواهد شد؛ چنین مردمی همانند رودخانه ای میمانند که از سرچشمه های خود در کوهستان بریده شُده باشند، سپس به گندآبی واگردند، خُشک شوند و بمیرند . مَهَندی (اهمیتزبان برای پاسداری از کیستی و کَتامی (هویت)، آزادی و خودسالاریِ (استقلالمردم یک کشور اگر پاتَرمی  (ملتی) در جنگ از بیگانگان شکست » تا این اندازه است که بخورد و گرفتار آید، تا زمانیکه زبان خودش را از دست نداده باشد، بَختی «. برای رهایی و پیروزی دارد هدفِ من از برگردانِ این نسک  (کتابکوشِشی برایِ گُسترش زبان خوش آوا و شیرین پارسی سره بود و همچنین آشناسازیِ زایَک  (نسلجوانِ ایران با گُذشت?ِ سرفراز ولی فراموش شُد?ِ کشورشان، گُذشت?ِ شکوهمندی که در رفتار و سرگذشتِ بُنیانگُزار ایران، کوروش بُزُرگ بهتر از همه بازتاب پیدا کرده استزندگینام?ِ کوروش بزرگ تنها بازگوکُنند?ِ رویدادهایِ جنگ هایِ او نیست، ونکه  (بلکهنمایشگر هُنر رهبریِ او در جنگ و رفتار والامنشان?ِ او در زندگی است.در درازای تاریخ نام آوران فراوانی بودند که با کارکَردِشان نام خود را در تاریخ برجای گذاشتند ولی درمیانِ آنها تنها اندک کسانی بودند که تاریخ از آنها به نیکنامی یاد میکُند. کوروش بُزُرگ پدر و بُنیانگُزار کشور ایران یکی ازاین اندک نام آوران جهان است که به پاس ویژگی هایِ مردمگرایی، آزادگی و نیکوکاری هایش، همگیِ گُذشتهنگاران از دوستدارانِ ایرانزمین گرفته تادوشمنان این کشور، با ارج و آزَرمِش از او یاد میکُنند.در بار?ِ ویژگی هایِ آزادمَنشی و مردمگرایی کوروش نَسک های (کتاب های)فراوانی نوشته شده است، ولی آنچه که کمتر به آن پرداخته شده است، زیرزره بین بُردن و واکاوی آن بَستر هَنجُمَنی (اجتمایی) و زمینه هایِ فرهنگی است که از کوروش یک اَبَرمَرد و یک آدم نیکوکار ساختند، کسیکه نه تنها زندگی اش را هزین?ِ بهروزی و آسایش هم میهنانش کرد ونکه (بلکه) دربَستر مرگ نیز به خوشبختیِ آنها میاندیشید.او درهنگامِ مرگ چنیندر پیوند با پیکرِ من، هنگامیکه من مُردَم، دوست ندارم که بدنم را »: میگویدتلاکاری یا نُکره کاری (نقره کاری) کُنید یا در گاهوک (تابوت) یا چیزیهمانند آن بِگُذارید، ونکه (بلکه) بیدرنگ آنرا به خاک بسپارید. چه چیزی میتواند فَرخُنده تر (با برکت تراز جای گرفتن در آغوشِ زمین باشد، مادرهَمِ?ِ چیزهایِ زیبا و پروَرِش دَهند?ِ هَمِ?ِ چیزهایِ خوب؟ من در هَمِ?ِ دورانِ زندگی ام دوستدارِ آدم ها بوده ام و شاد خواهم شُد که دوباره بخشی از آن«.  چیزی بشوم که برایِ آدم ها خوبیِ فراوان ببار آوردکوروش در فرهنگ و آیین دین مَزدیسنا یا دین اشو زرتشت پرورش یافت ودر دورانِ کودکی در دبستان به همراه دانش هایِ زمان، هُنر جنگ آوری،ویژگی هایِ دادگری، آزادگی و آدمگرایی را هماهنگ با دین مَزدیسناآموخت. با آنکه کوروش یک زرتشتی بود، ولی او به دین و آیینِ مردم کشورهایِ دیگر ارج میگذاشت و هنگامِ بازدید از کشورهایِ دیگر، نخست از پرستشگاه هایِ آنها دیدن میکرد و در آنجا او خدایِ کشور مهمان را گرامی میداشت، زیرا او آزادیِ دین و ارج گذاشتن به باور مردم را از آیین مزدیسنا فراگرفته بود.جنگ کوروش با کشور آشور که به گُشایش بابل و رهایی بردگان یهودی سرانجامید یک جنگ آزمندانه (حریصانه) برای دستیافتن بر پروه های(غنیمت های) جنگی و سرزمین های تازه نبود، ونکه (بلکه) یک جنگِپدافندگرانه در برابر زیادی خواهی هایِ کشور ستیزه جویِ آشور بود که برای درهم شکستن همایه (ائتلاف) میان کشور پارس و کشورِ ماد ودستیافتن بر این دو کشور، بیشتر از نیمی از کشورهایِ جهانِ آن دوران را همپیمان رزمی خودش کرده بود.از دیگر ویژگی های آدمگرایان?ِ کوروش پاسداری از جان مردم کشورهای دُشمن به هنگام جنگ بود. در جنگ با کرُزوس یکی از همپیمانان کشورآشور، کرُزوس شکست خورد و به کشور خودش لیدیه گُریخت. درهنگامِ فروگرفتنِ شهرِ ساردیس پایتختِ کشورِ لیدیه، کوروش به ارتشِ خود دستور داد تا از دست اندازی به جانِ و داراییِ مردم خودداری کُنند، و هنگامیکه شنید که سربازان کلدانی که بخشیاز ارتش او را میساختند با سرپیچی ازفرمانِ او دست به غارت شهر زده اند، او پس از بازخواست و سرزنشِ سربازان کلدانی، آنها را از ارتش بیرون کرد.ولی پس از پوزشخواهی کلدانیان وبخشش خواهی و دلجویی آنها از کوروش، او سرانجام از سَرِ گناهِ آنهاگذشت. رمز کامگاری (موفقیت)کوروش در دست یافتن به هدف هایش این بود که او پیوسته دُشمنانش را به دوستانش و دوستانش را به همپیمانان رزمی اش وامیگرداند.تنها با پیروی از این یک نمونه از رفتارِهایِ ویژ?ِ کوروش، اُپوزیسیون سرگشته و درهم شکست?ِ حکومت اسلامی میتواند خودش را به تُندی سر و سامان دهد.

 


+نوشته شده در جمعه 90/7/29ساعت 5:32 عصرتوسط محمد ا | نظرات ( ) |